رمان شام مهتاب
دانلود رمان عاشقانه شام مهتاب اثر هما پور اصفهاني با فرمت هاي pdf ، اندرويد، آيفون و جاوا با لينك مستقيم
سالها پيش ، وقتي هنوز چشم به دنيا باز نكرده بودم حوادثي رخ داد كه تاثيرش را مستقيم روي زندگي من و تو گذاشت ، شايد هيچ كس تصورش را هم نمي كرد يك عشق آتشين در گذشته باعث يك عشق آتشين ديگر در آينده شود ، اما به خاطر زهري كه گذشتگان از عشق چشيدند عشق ما نيز بايد طعم زهر به خودش بگيرد ، بايد تقاص پس بدهيم ، هم من هم تو، تقاص گناهي كه نكرديم …
خلاصه رمان شام مهتاب
با سر و صدايي كه از بيرون ميومد به زور چشمام رو باز كردم … آفتاب از پنجره هاي بلند و سلطنتي اتاقم روي فرش هاي ابريشمي پهن شده بود! از تخت خواب بزرگ يك نفر و نيمه ام، پايين اومدم و حريري رو كه مثل پرده از بالاي تخت آويزون شده بود و دور تا دور تختم رو مي گرفت مرتب كردم!
با ديدن تابلوي قشنگم كه به ديوار بالاي تخت بود لبخندي زدم و سلام نظامي دادم!
كار هر روزم بود … قبل از خواب به تابلوم شب بخير مي گفتم و صبح ها بهش سلام مي كردم!
دمپايي راحتيمو پا كردم و شنل نازكي روي لباس خوابم پوشيدم!
چون اصلاً حال لباس عوض كردن نداشتم … جلوي آينه وايسادم و به خودم خيره شدم!
طبق روال بقيه روزا غر زدم … بازم يه روز ديگه … دوباره بايد ول شم توي خونه!
حالم از تابستون به هم مي خوره … كي تموم مي شه.
يه مسافرتم نمي ريم دلمون باز بشه … خدايا يه كاري كن امروز حوصله ام سرنره!
يا بزن پس كله سپيده پاشه بياد اينجا كه من از تنهايي در بيام … يه كار بهترم …
به لينك زير مراجعه كنيد :
دانلود رمان شام مهتاب